پيام

פֿواهر کوچيکہ
92/12/3

+ آه ، تاکي ز سفر باز نيايي ، بازآ اشتياق تو مرا سوخت کجايي، بازآ شده نزديک که هجران تو، مارا بکشد گرهمان بر سرخونريزي مايي ، بازآ کرده‌اي عهد که بازآيي و ما را بکشي وقت آنست که لطفي بنمايي، بازآ رفتي و باز نمي‌آيي و من بي تو به جان جان من اينهمه بي رحم چرايي، بازآ وحشي از جرم همين کز سر آن کو رفتي گرچه مستوجب سد گونه جفايي، بازآ " وحشي بافقي "

*عاطفه* 92/12/12

صد گونه جفايي؟؟؟يا سد گونه جفايي؟؟:-o

سد : )

چرا خب؟؟

نميدونم :( من که وحشي بافقي نيستم بدونم چرا اين سد رو گفته ..

وا..خب شايد وحشي بافقي بي سواد بوده..///آخه تنها معني که ميده معناي عدده که اونم با صاد نوشته ميشه ..بازم نميدونم بايد يه ادبياتي نظر بده

بي سواد ؟ کسي که شاعر بي سواد نميتونه باشه مخصوصا همچين شاعر پرآوازه اي ولي موافقم يه کسي که توي ادبيات قهاره بايد نظر بده من اولشو دوست داشتم گذاشتم : )

:-| :)

:) @};-

@};- @};-