پيام

פֿواهر کوچيکہ
92/3/29

+ *عشق مثه نماز خوندن ميمونه نيت که کردي ديگه نبايد اطرافتو نگاه کني...*

جونم عکس

@};- مرسي

عشق ونماز !؟ نمازو عقل جور در مياد ، عشق افسار نداره ، عبوديت ، سجود ووو ازاين دست نداره ، چراکه مثل عقل آدمو پايبند نميکنه ! عشق هيچي نمي فهم که پايبندش باشه ! عشق يعني بي بند ، آزاد و رها از بندگي

به اين کوچولو تهمت عاشقي نزنيد ، اون عاقل و بنده است و اميدوارم که عاقلتر هم بشه و يک روزي پاسخ اين تهمتي که به او زده شده را بدهد ، مثل ابراهيم به پدرش آذر بگويد چرا عقل نداريد !؟

نمازي خوبه که با عشق به خدا باشهB-)

«وَ الَّذينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّه‏؛ و کساني که ايمان آورده اند [به خدا و رسول] شدت در حب به خدا و براي خدا دارند!»/(بقره: 165)پس خواهرم مادر خانه بايد خدا را عاشقانه عبادت کرد...

چه طرح قشنگي :)

عين شين قاف ، که بشود (عشق) خودش از کلمات عرب است و مثلا واژه ي فارسي نيست که معادلش را گويا ( اشد حب ) گرفته ايد ، اگر راست مي گوييد کلمه ( عشق ) را که عرض شد عربيست آيه اش را بياوريد ، يک آيه هم منو کفايت مي کند ، اميدوارم اين کوچولو وقتي ان شاءالله بزرگتر شد اين حرف منو با حرف شما رو ببينه و خودش قضاوت بکنه .

خواهرم من در جواب شما فقط اين حديث رو بيان ميکنم...انشاءالله که کمکتون کنه...و در کتاب علل ، و نيز کتاب مجالس ، و کتاب خصال ، از امام صادق (عليه السلام ) آمده : که فرمودند مردم ، خدا را سه جور عبادت مى کنند، طبقه اى او را بخاطر رغبتى که بثوابش دارند عبادت مى کنند، که عبادت آنان عبادت حريصان است ، و منشاء آن طمع است ، و جمعى ديگر او را از ترس آتش عبادت مى کنند، که عبادت آنان عبادت بردگان ، و منشاءش

زبونى و ترس است ، و لکن من خداى عزوجل را از اين جهت عبادت مى کنم ، که دوستش دارم ، و اين عبادت بزرگواران است...وقتي امام ما اينطور عبادت ميکنه ما هم بايد پيرو آنان باشيم...@};-

خيلي قشنگه.........

نمي دانم چرا نمي توانم مقصود خود را برسانم که بقول شما (کمکتون کنه )! خب ( دوست داشتن ) همان ( حب ) در آيه است ، و اشد حب هم معادلش مي شود اشد دوست داشتن ، واين چه ربطي به عشق دارد در فرمايش شما ؟ بازهم عرض مي کنم اين کلمه عربي است و معادل دوست داشتن فارسي نيست که عربي آن حب است .

مسلما حب معادل عشق نيست ! چراکه هردو عربي هستند ، و دوست داشتن معادل يکي از ايندو مي توانيد بفرماييد که هست ، خب حالا معادل کدام يک از ايندو هست ؟ اين حرف بنده حرف عجيب و غريبي نيست که قابل درک نباشد ، بنده نمي توانم درک کنم که دوست داشتن را شما به جاي کداميک از اين دو ( حب و عشق ) مي خواهيد بگيرم ؟ مطلب ساده است .

نکته ي ديگر که در مورد کلمه ي عشق بد نيست برايتان بگويم اينست که اين کلمه را هم بعنوان يک کار بکار برده اند و هم بعنوان نام يک چيزي ، و کاربرانش توجه نمي کنند که وقتي درمقابل عقل ، البته براي کوبيدن اين نعمت خدادادي که در قرآن آمده!؟ عقل نام يک چيزي است نه يک کار ، و با تعقل بعنوان يک کار فرق دارد که در برابرش بازهم عشق را بکار مي برند ، بازهم براي تحقير اين کار که خدا ما را به آن امر کرده !

در حاليکه خدا ما را به عشق امر نکرده ! در حاليکه کاربران عشق فقط و فقط براي تعقل و تفکر نکردن آنرا بکار مي برند ! چرا ؟ براي اينکه بساط تصديق ، تعليم را بربچينند که کار عقل و فکرست ، که اين کار را شما با حب يا دوست داشتن هم مي توانيد بکنيد ! که دلتان نخواهد تصديق کنيد و نخواهيد بدانيد ! پس نيازي به عشق نداريد براي اين کار ، البته اگر بخواهيد که اميدوارم چنين نباشد ان شاءالله

خانم مادر خانه من ديدگاه شما رو درک نميکنم ولي حق با دوستانه عق خدا مد نظره نه عشق و دوست داشتن دنيايي....

حق با دوستانه ؟ يا با عاشقانه ؟ در ثاني منم محبت خدا مدنطرمه نه محبت و دوست داشتن دنيايي ... ، هرچند برخلاف بعضي از دنيا هم زياد بدم نمياد و مثل آنها نمي گويم : اَخه ! بلکه بقدر لازم از آن بهره خواهم برد که مزرعه ي آخرت است .

خواهرم مي بينيد که شما هم مثل ( دوستان يا عاشقان بقول شما !) عشق و دوست داشتن را بکار برده ايد ، آيا چنين حق باشما يا دوستان و عاشقان است !؟ در حاليکه مي توانستيد محبت و دوست داشتن را بکار ببريد و بنده هردوي اينها را درک مي کنم ، حالا شما کجاي اين رادرک نمي کنيد ؟ براي بنده هم مسئله است

محبت و دوست داشتن تعقل و تفکر را نفي نمي کند که قرآن ما را به آن دعوت کرده ! و بدون شک براي شما هم قابل درک است ، ولي عشق براي رويارويي با عقل و فکر شمشير را از رو بسته ! اين براي من قابل درک نيست ! نمي دانم چرا برا ي شما قابل درک است !

من کلا منظور شما رو متوجه نميشم...

اين هم ناگفته نماند که وقتي گفتيد : حق با دوستانه ، اين را نمي رساند که : حق با شماست ! بهتر بود مي فرموديد : حق باشماست ! که اين را فقط شما و دوستان شما نمي توانيد بگوييد ، بلکه بنده هم مي توانم بگويم : حق با من و دوستان من است ! دوست من !

بله شما درست مي فرماييد@};-

*... عشق خاصيتش تمرکز زدايي از همه و زوم کردن روي معشوق است.... نماز هم کانون عشق خداست....دلي که آکنده از خداست ...با تکبير نماز به لاهوت ميپيوندد....*

واي چه عکس ناااااااااااااااااااااازي :)

ممنون سايه جان ممنون جناب پيام رهايي