در فروردین ماه 1335 که خورشید اشعه نورانی خود را جمع کرده تا در پشت کوههای بلند پنهان گردد در همان روزی که می بایست به فرموده امام از ایام یوم ا... شود یاری از یاران امام حسین چشم به عرص? گیتی نهاد که نامش علی اکبر نهادند چون به حق از یاران امام حسین بود و با اهداء خون خود این امر را ثابت نمود.

شهید علی اکبر در خانواد? متوسط و زحمتکش و مومن پرورش یافت و با تعالیم دین اسلام و قرآن در کودکی آشنا گردد و وی از کودکی عاشق حسین بود و در تمام مجالس مذهبی با علاقه بخصوصی که به اهل بیت امام حسین (ع) داشت شرکت می نمود و نمازش هرگز ترک نشد و لحظه ای از یاد خدا غافل نماند و همیشه در مقابل مشکلات و گرفتاریهای زندگی صبور و با استقامت بود و با تکیه بر خدا و صبر و استقامتی که داشت بر همه مشکلات زندگیش غلبه می نمود و حتی در آخر وصیت نامه اش سفارش دو فرزند معصوم خود فاطمه و محسن را جز خدا به کسی نسپرد و فرمود خدایا فرزندانم را به تو می سپارم و از تو می خواهم که آنها را به راه خودت یاری کنی.

وی با خلوص پاک و نیکویی که داشت تا آخر زندگیش هیچکس را به خود بدبین نکرد و ورد زبان دوستان و آشنایانش بود و همیشه همدرد مستمندان بود و با حقوق ناچیز خود این طبقه را کمک و یاری می داد.

ایشان با آغاز انقلاب همیشه در تظاهرات علیه رژیم منفور پهلوی پیشتاز بود و با شعارهای کوبند? خود شور و شوقی دیگر به راهپیمایی قبل از پیروزی انقلاب می داد.

و بعد از پیروزی شجاعانه همیشه با ضد انقلابیون و منافقین مبارزه و ستیز می نمود و این امر را یک وظیفه خدای می دانست که در این مورد وصیت نامه اش خطاب به امت حزب ا... فرموده: امت حزب ا... شما برای دفاع از انقلاب و خون شهدا در پشت جبهه باید با ضد انقلاب و منافقین مبارزه کنید و تا آخرین قطره خونتان از یگانه رهبر حزب ا... این یاور مستضعفان و دشمن مستکبران و بت شکن زمان امام امت و حسین زمان یاری کنید وی از عاشقانه و پیروان واقعی حسین و امام امت بود حتی چند بار به ملاقات حضوری امام موفق شده و ایشان را از نزدیک ملاقات و زیارت نمود.